|
سلام به همه!
قرار بود 22 خرداد بیام اما بدلیل درس و مشق و خواب!..با حدود 2ساعت تآخیر ، الآن خدمت رسیدم!
پارسال در چنین روزی (یعنی در چنین دیروزی) مهدی (معروف به جغله ی خاله) به دنیا اومد...شاید تولدش برای من نوید دهنده ی خیلی از چیزهای قشنگ بود...(چیزهایی نا گفتنی!)
علاقه مون بهم دیگه یه جور خاصیه...خییییییییییییییییلی دوستش دارم و بیشتر از من،اون منو دوست داره!
اینقدر بلا و شیطوون شده که نگو...این یه نمونه اش:
الآنم رفتن کچلش کردن...خودشم انگشت به دهان مونده از کار خودش!
...در حالیکه تولد گرفتن براش در خوف و رجا بود ، امروز که از دانشگاه اومدم یه کیک حوشگل گرفتم و بادکنک و اینا و رفتم اونجا...شب هم بقیه اومدن و الکی الکی شد تولد!
اینم کیکش:
شب خوبی بود و خوش گذشت...با وجود اینکه خیییییییییلی خسته بودم...
تولدت مبارک خاله ای...همیشه زنده باشی و سلامت...
تولدت مباررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررک
خوب...
طی هفته آینده امتحانات شروع می شه و هست تا 16 تیر...
احتمالآ وسطش میام یه بار دیگه و آپ می کنم (آخه از این یه مناسبت هم نمیشه گذشت)
پس فعلآ
تا بعد...
لحظاتتون بهترین
Design By : Pichak |